زنجیره تأمین در خصوص کالاهای با عمر کوتاه و فاسدشدنی همواره یکی از بااهمیتترین و چالشبرانگیزترین مباحث مدیریتی در زمانهای مختلف بوده است. کالاهای با عمر کوتاه و بهخصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالشها را برای مدیریتزنجیره تأمین به وجود میآورند. این چالشها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها، نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین ، عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز میکنند.
بهعلاوه، حجم بالای کالایی که طول زنجیره تأمین جابجا میشوند، تصمیمگیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام میسازند؛ بنابراین، مدیریتزنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه و بهویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص میدهد.
ازآنجاکه بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلیترین اهداف هر صنعتی است، ایجاد پیوستگی و درنتیجه جابجایی سریع در زنجیره، یکی از اساسیترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب میشود. در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیهی محصولات سروکار داریم، این مسئله باعث میشود که هر نوع صرفهجویی در مدتزمانی که صرف جابجایی کالاها و ادارهی فعالیتهای زنجیره میشود، بهنوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی بااهمیت شود.
ازنقطهنظر کنترل حرارت کلیه عملیاتی که در محیطی بهجز محیطهای یخچالی و یا فریز شده اجرا میشوند، بدون شک باید خیلی سریع انجام شوند. برای مثال تسریع بارگیری و تخلیه بار کامیونها و تریلیهای حمل بار ریسک آلوده شدن و یا فاسدشدن کالاها را کاهش میدهد. امروزه به علت افزایش در ارائه انواع غذاهای آماده و محصولات گوشتی و غیر گوشتی بستهبندیشده، تنوع کالاهای فاسدشدنی و با عمر کوتاه با سرعت زیادی در حال افزایش است؛ بدیهی است که تنوع کالاها پیچیدگی کنترل زنجیره تأمین را بسیار بالا میبرد و درنتیجه با پیچیده شدن مدیریت انبارها و برنامهریزی ظرفیت انبارها و زمانبندی تولید، کارایی زنجیرهتامین با رکود مواجه میشود. بهعنوانمثال پیشبینی میزان مصرف همه انواع این کالاها کاری بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود؛ به علت تاریخمصرف محدود مواد غذایی تنها میزان محدودی از نقطه بهینه (نقطه اطمینان) میتواند در انبارها نگهداری شود و درنتیجه نمیتوان تضمین کرد که محصول خاصی همیشه و در هر زمان در انبار موجود باشد و بتوان بلافاصله به درخواستها پاسخ داد.
یکی دیگر از مشکلات زنجیره تأمین مواد غذایی، ضایعات هستند. ضایعات بیش از هر چیز از چرخش موجودی مازاد و موجودی جاری به وجود میآیند.
چرخش انبار کارآمد باید بتواند این مسئله را تضمین کند که کالاها از انبارها بر اساس سفارشها درست و صحیح و مطابق با آنچه در تاریخمصرف آنها پیشبینیشده بود خارج شوند. متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلاتی که در بسیاری از زنجیرههای تأمین به چشم میخورد این است که حلقههای مختلف زنجیرهتامین مانند تولیدکننده، توزیعکننده، فروشنده و اجزای دیگر، از موجودی رو به انقضا و تاریخ دقیق مصرف محتویات انبارهای خود اطلاع دقیقی ندارند؛ مشاهده میکنیم که محدودهی این مشکل تا حدودی گستردهتر از مشکلات قبلی است. برای مثال در یک فروشگاه خردهفروشی هزینههای ضایعات مبلغی حدود 10% از کل هزینههای کلیه محصولات با عمر کوتاه را به خود تخصیص میدهد. در بخش خواروبار اروپا تخمین زدهشده که کالاهایی که تا پیش از به پایان رسیدن تاریخمصرفشان به فروش نمیرسند، سالانه هزینهای حدود چند بیلیون دلار خسارت به قسمتهای مختلف زنجیره وارد میکنند. گردش صحیح کالاها و کاهش میزان انبارداری در زنجیرهتامین، نکات کلیدی برای کاهش میزان ضایعات هستند.
با توجه به موارد فوق، بدیهی است که یک سیستم جمعآوری صحیح اطلاعات میتواند به حل چالشها و مشکلات مدیریتزنجیرهتامین مواد غذایی و سایر مواد فاسدشدنی کمکهای شایانی کند. ثبت صحیح دادهها به ما کمک میکند که موجودی و فروش را در طی کانال زنجیره تأمین پیگیری و دنبال کنیم. این امر باعث شفافیت زنجیرهتامین میشود و بنابراین به پیشبینیهای دقیقتر کمک کرده و از بهینهسازی کالا گیری انبارها پشتیبانی میکند؛ همچنین با وسعت بخشیدن به میدان دید در زنجیره توزیع، امکان برنامهریزی برای کالا گیری انبارها فراهم میشود. کالا گیری بهینه درعینحال که موجودی انبار را در یک سطح قابلقبول نگهمیدارد، باعث پایین آمدن میزان ضایعات انبار نیز میشود. قابلیت رؤیت و شانس بررسی زنجیره توزیع همچنین این امکان را به مدیران میدهد که از کمبودها و یا موجودی اضافی انبارها در زمان وقوع مطلع شده و پیش از اینکه تهدیدات بهصورت عملی نمایان شوند نسبت به آنها واکنش نشان داده و تصمیمات لازم را اتخاذ کنند.
در حال حاضر اصلیترین سیستمهای اطلاعاتی که به این منظور در زنجیرههای توزیع مختلف مورداستفاده قرار میگیرند، سیستمهای بارکد هستند. بارکدخوانها خطاهای ناشی از ورود و کنترل دستی دادهها را کاهش داده و قابلیت مشاهده را برای کمک به مدیریت زنجیره توزیع ارائه میدهند. بهعلاوه معرفی استانداردهای جدید بارکد که تاریخمصرف را نیز به کد اضافه کردهاند به حفظ یکپارچگی گردش موجودی کمک کرده و درنتیجه حل مشکل ضایعات را نیز سادهتر میکند.
باوجود مزایایی که برشمرده شد مشکلاتی نیز در رابطه با جمعآوری دادهها با استفاده از بارکد وجود دارد. خواندن بارکدها درهرصورت احتیاج به کنترل دستی در زنجیرهتامین دارد و بستهی بارکددار و یا بارکدخوان باید برای خواندن بارکدها بهصورت دستی جابجا شوند و این ثبت اطلاعات را بهخصوص در محیط انبارهای خردهفروشی که با میزان زیادی از کالاها سروکار دارند و درعینحال برای لجستیک مؤثری نیز طراحی نشدهاند، مشکل میسازد. همچنین قابلیت خواندن بارکدها در برخی مواقع به خاطر آلودگی یا خمیدگی بستهها با مشکل روبرو میشود و باعث کاهش دقت و صحت مقادیر خواندهشده میشود.